هانیاهانیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

هانیا عشق قشنگ مامان و بابا

روزها همچنان به سرعت در گذرند...

یه حس خوب، یه روز خوب، یه هوای خوب و بهاری... اینا می تونه دلایل ریزش و شارش افکار و هجوم جمله های آشفته فکر و ذهنم باشه... بعد از خونه تکونی و اسباب کشی سختی که داشتیم حتما لازمه یه خونه تکونی هم از وجودم بکنم تا کمی به آرامش برسم... آرامشی که خیلی وقته شاید ماههاست تجربه اش نکردم و حسرت به دلم مونده... پس 1، 2، 3... استارت رسیدن به آرامش......... آخرین پستی که نوشتم مربوط به تولد وجود نازنین دخترم بود... شبی که حسابی خوش گذشت و خاطره شیرینش توی ذهنمون حک شد. بعد از اون اتفاق وحشتناکی افتاد که کلاً زندگیمونو تحت تاثیر قرار داد و تا مرز فروپاشی پیش برد ولی طبق معمول همیشه با درایت و بزرگواری بابا مهدی و البته فداکاریش همه چی ظاهرا برگش...
7 ارديبهشت 1395
1